قوانین ترافیکی بینالمللی و فناوری از کنترل تلفنهای همراه هوشمند عاجز ماندهاند
آفت رانندگی ایمن
تخلفات رانندگی تبدیل به جزئی از زندگی بشر امروز شده. انگار کسی نمیتواند بدون اینکه خلاف قوانین رایج براند، از مسیر خود عبور کند. البته شاید با خود بگویید عده کسانی که به قانون احترام میگذارند هم کم نیست. اما در پاسخ باید گفت شما چه خبر از ذهن و دنیای درونی آدمها دارید؟ فکر میکنید اگر نظارتی نباشد، دوربینی در کار نباشد و پلیسی آن اطراف حضور نداشته باشد، در یک شب تاریک چراغ قرمز را رد نمیکنند؟ یا در یک جاده بدون پلیس برای یکبار هم که شده با تلفن همراه صحبت نمیکنند؟ فناوری و قانون همواره در پی یافتن راهی مسالمتآمیز برای کاهش تخلفات رانندگی، خصوصا تخلفات مرتبط با تلفنهای همراه بوده و هستند اما متاسفانه نتیجه با اهداف و برنامهها منطبق نیست.
سطح اشباع
با کمال تاسف باید گفت در سراسر جهان از زمانیکه تلفن همراه وارد بازار شده میزان سوانح و تصادفهای منجر به فوت تا 50 درصد افزایش یافته و با افزوده شدن به قابلیتهای این همراهان هوشمند، باز هم این آمار روبهفزونی است. جالب است که سطح فرهنگسازی در خصوص عدم استفاده از تلفن همراه، چه با هندزفری، چه بدون آن و چه حین ارسال پیام نوشتاری و ارسال پیام صوتی، به سطح اشباع در سراسر دنیا رسیده و دیگر همه میدانند وقتی در حال کار یا صحبت با تلفن همراه خود هستند مغزشان جای دیگری فعالیت میکند و نسبت به موقعیتهای بیرونی و سوانحی که ممکن است در لحظه اتفاق بیفتد، عکسالعمل مناسبی نشان نمیدهد. تلفن همراه و کارکردهای بیشمارش بلای جان رانندگی در قرن بیستویکم شده.
تمهیدات ناکارآمد
رنو-نیسان چند سال پیش دستیاری برای تبدیل صوت به پیامک تدارک دیده بود که ناکارآمدیاش در همان بدو تولد مشخص شد. کرایسلر، فورد و بامو نیز از سال 2010 به این سو همواره به ارائه راهکارهای مشابه و خلاقانهای برای مقابله مستقیم با ارسال پیامک پشت فرمان اندیشیدهاند و البته برنامههایشان آنگونه که باید و شاید راه به جایی نبرده. همچنین دستیارهای صوتی آیفون، سامسونگ و سایر برندهای سازنده تلفنهای هوشمند اگرچه در بسیاری از موارد کارآمد عمل میکنند اما به علت ناسازگاری با انواع زبانها و صدالبته باز هم حواسپرتی راننده چندان موجب کاهش تصادف نمیشوند که هیچ، خود گاه فاجعه به بار میآورند. حال جالب اینجاست که با ظهور و تکمیل انواع سیستمهای سرگرمی و چندرسانهای در خودرو، حتی با وجود انتقال دکمههای کنترلی روی فرمان باز هم زمینه برای حواسپرتی رانندهها فراهمتر شده و کنترل سوانح رانندگی سختتر.
تمهیدات پلیس راهنمایی و رانندگی نیز اگرچه براساس آمار از سال 1382 که استفاده از تلفن همراه حین رانندگی ممنوع شده، آمار تصادفهای خطرآفرین را تا نصف کاهش دادهاند اما باز هم نتوانستهاند طی بارها بهروزرسانی در 20 سال گذشته مانع از بروز رفتارهای پرخطری چون ارسال پیامک حین رانندگی، صحبت با تلفن همراه، گشتوگذار در شبکههای اجتماعی و یا حتی بازی با گوشی شوند. گویی کار از جای دیگر خراب است. عده بسیاری حتی با وجود تجهیز خودرویشان به سیستم هندزفری بلوتوث یا همراه داشتن هدفون هندزفری گوشی تلفن- بهرغم ممنوع بودن صحبت با تلفن همراه حین رانندگی حتی به کمک انواع هندزفری- باز هم از این وسیلهها که میتوانند دستکم از نظر فیزیکی آزادی بیشتری برای راننده به ارمغان بیاورند بهره نمیبرند. در شرایط فعلی میتوان تنها به اتخاذ شیوههای قهریه نه از سوی پلیس بلکه از طرف خودروسازان امید بست، که آن هم بهعلت هزینههای بالای تولید سنسورها عملا تنها قابلیت استفاده در خودروهای متوسط به بالا در بازارهای جهانی و خودروهای گرانقیمت در ایران را خواهد داشت. مقامات بامو میگویند: «اینکه با هر ترفندی باز هم نمیتوانیم مانع از ارسال پیامک و مرور صفحات اجتماعی پشت فرمان یا بهطور کلی انجام امور روزمره پشت فرمان شویم، نشان میدهد مشتریان ما نیازی نهفته دارند که تاکنون کسی به آن پاسخ مناسب نداده است و همین موضوع باعث میشود آنها با نادیده گرفتن همه خطرهای بالقوه، نیاز یا نیازهای خود را مرتفع کنند.»
چه باید کرد؟
در حال حاضر تا اطلاع ثانوی تنها یک راه برای کنترل استفاده فزاینده از تلفنهای همراه هوشمند حین راندن خودرو وجود دارد و آنهم بیدارسازی افکار عمومی بهجای فرهنگسازی است. فرهنگسازی و اطلاعرسانی یک چیز است و بیدارسازی امری دیگر. امروز دیگر اطلاعرسانی درخصوص ارسال پیامهای نوشتاری و صحبت با موبایل حین راندن خودرو به بالاترین سطح ممکن و حتی مرحله هشدار رسیده، اما برای اکثریتی که این پیامها را نادیده میگیرند بیاثر شدهاند. واقعیت هم همین است. وقتی روی یک موضوع مهم بیش از اندازه مانور تبلیغاتی داده شود، بهجای اثربخشی بیشتر به امری عادی و روزمره بدل شده و به مرور نادیده گرفته میشود. بهترین راهحل برای کاهش خطر فزاینده این همراهان هوشمند در تصادفهای رانندگی، تشکیل پویشهای مردمی و مشارکت خود انسانها با حضور انسانهای خسراندیده از چنین تصادفهایی است. تجربه در یک دهه اخیر نشان داده وقتی شهروندان خود عضوی از یک حرکت اجتماعی در راستای کاهش زیان یک پدیده باشند، به مراتب نتایج بهتری بهدست خواهد آمد. واقعیت این است که گوشیهای هوشمند زیان بیشتری در مقایسه با سود خود دارند.
اما راهحل بعدی میتواند انتظار برای پیشرفت فناوری، همهگیرشدن خودرانها و یکپارچه شدن تکنولوژیهای ارتباطی با بدن انسان باشد. دانشمندان میگویند طی دهههای آینده و حتی شاید دهه آینده ابزار ارتباطی مانند آنچه در فیلمها و سریالهای علمی-تخیلی شاهد آن هستیم به کمک نانورباتها به بدن انسان تزریق میشوند و میتوانند به کمک نیرو فکر و در اندک زمان دستور مغز را اجرا کنند و تمام کارکردهای ارادی و غیرارادی بدن را تحت نظر بگیرند. جائیکه دیگر خبری از عدم تمرکز نیست و همه چیز با مدیریت تکنولوژی و هوش مصنوعی کنترل میشود. به همین ترتیب و با تکیه بر هوش مصنوعی میتوان خطاهای کشنده رانندگی را نیز تا حد بسیاری کاهش داد.
چنین نگاهی اگرچه کمی علمی-تخیلی و یا حتی در حد یک رویا برآورد میشود اما در آینده نزدیک میتواند از وقایع خونباری چون تصادفهای رانندگی تا حد زیادی پیشگیری کند. تجربه و آزمون بشر مدرن طی قرون 20 و بیستویکم نشان داده حذف خطای انسانی به کمک ماشین، ربات و هوش مصنوعی شاید در ابتدا زیانهایی به همراه داشته باشد اما طی بلندمدت میتواند نوع بشر را در برابر انواع حوادث بیمه کند.